حیف نون میره خواستگاری بهش میگن حرف دلتو بزن میگه گشنمه!
مسابقه 20 سوالی حیف نان :
- جانداره؟
- نه
- الهی ... چرا مرده؟!!!
به حیف نون میگن طاقت شنیدن خبر بد رو داری؟ میگه آره بگو، میگن پدرت مرده. حیف نون میگه خدا مرگت بده فکر کردم یارانه ها رو قطع کردند!
به یارو میگن دلخراش ترین صحنه ای که تا بحال دیدی چی بوده ؟ میگه تو زلزله بم داشتم یه بچه رو خاک میکردم هی میگفت عمو من زنده ام
طرف میره خواستگاری بابا دختره میپرسه خونه داری ؟ میگه ایلده خودم که نه اما بچه ها مکان زیاد دارن !
یارو به رفیقش میگه ماتیز گرفتم ، رفیقش میگه نه بابا از ایدز بد تره !
طرف مادر زنشو میبره دکتر ، دکتر میپرسه این بنده خدا چش شده میگه هیچی سم خورده ، دکتر میگه چرا پس سر و صورتش خونیه میگه آخه به زبون خوش که نمیخورد !
غضنفر با دوست دخترش سوار ماشین بودن یهو میبینه بسیجیا دارن ماشینارو میگردن
به دوست دختره میگه پیاده شو برو اونور خیابون بگو ونک میری آقا
منم به هوای مسافر میام سوارت می کنم.
خلاصه ایست بازرسیو رد میکنه میره برا دختره بوق میزنه دختره میگه آقا پونک؟
غضنفر میگه نه خانوم ونک میرم . گازشو میگیره میره
یارو ریش پروفسوری می زاره میگه تا نزدمش هر سوالی دارین بپرسین
غضنفر به باباش میگه: بابا چرا فقط برا ما جک میسازن ؟
باباش میگه: یه قابلمه بیار تا بهت بگم بعد بابا میزنه ته قابلمه تق تق تق
غضنفر میگه :کیه
باباش: فهمیدی چرا ؟؟؟
حالا این قابلمه را بگیر تا من برم در و باز کنم
چند تا توله سگ برای باباشون تولد می گیرن روی کیک می نویسن: پدرسگ! تولدت مبارک!
یه روز یه نفر میره ساندویچی غضنفر میگه آقا یه ساندویچ کالباس بده ولی برام خیارشور نذار.
غضنفر میگه:ببخشید خیارشور ندارم میخوای گوجه نذارم؟
دهنتو باز کن هواپیما داره میاد …. وویییییژژژژژژ ….
بعد بچه هه دهنشو باز کرد ، باباهه قاشوقو محکم کوبید تو چونه بچه هه!!!
بیچاره بچه هه زبون نداشت بگه، بابایی محترم، شما اول برو خلبانی رو یاد بگی، بعد بیا هواپیما بازی !!!
دوست دختر غضنفر بهش می گه یه حرفی بزن تا قلبم وایسه، غضنفر بعد از کمی فکر می گه: “داداشت پشت سرته!”
به غضنفر می گن مار باباتو نیش زد فوت کرد، می گه: از پشت زدش؟ می گن آره، می گه مار مقصره…
غضنفر با لباس تو رودخونه شنا می کرده، ازش می پرسن چه کار می کنی؟
می گه: لباسامو می شورم…
بهش می گن: ماشین لباسشویی تو خونه ندارین؟
می گه: داریم، ولی وقتی می رم اون تو سرم گیج می ره!
غضنفر از همسرش می پرسه: از ازدواج با من مثل سگ پشیمونی یا مثل خر کیف می کنی؟
از غضنفر پرسیدن: دیشب زلزله بیدار بودی؟
گفت: نه، صبح فهمیدم.
- توی روزنامه خوندی یا رادیو گفت؟
غضنفر : نه، یه هزاری تو جیبم بود، صبح دیدم پول خورده!
مداح: چراغ ها رو خاموش کنین ببرمتون کربلا, چراغ ها رو که روشن میکنن میبینه همه ساک به دست وایستادن, میگه شما ت......ن؟ میگن نه, ما ل......م, ت....ا تو اتوبوسن
به طرف می گن: چرا می ری دستشویی در رو نمی بندی؟ می گه: نه بابا می خوای من درو ببندم که تو
بیای از سوراخ کلید نگام کنی؟