یه ل... با یه ت... تو یه اپارتمان زندگی میکردن یه دفعه برق میره ت.... یه ظرف میگیره دستش میاد در خونه ل.... بهش میگه یکم برق بده ل.... میگه چرا ظرف فلزی اوردی پلاستیکی می اوردی برق نگیرتت
خیلی جالب بودن.حداقل از بقیه وبلاگها که بهتر نوشتین.مر30 40 50 60 70.... فکر نکنم کسی ناراحت شه اگه اون لر و ترکو بنویسین
خیلی جالب بودن.حداقل از بقیه وبلاگها که بهتر نوشتین.مر30 40 50 60 70.... فکر نکنم کسی ناراحت شه اگه اون لر و ترکو بنویسین