***
***
***
جواب کنکور میاد . غضنفر رتبش رادیکالی در اومده بوده !!!
***
از غضنفر می پرسن که برای بستن یه لامپ به چند نفر ترک احتیاجه می گه 3 نفر می گن چرا 3 نفر ؟ میگه: یه نفر میره بالا نردبون ، لامپ رو میگیره .. دو نفر هم از پایین، نردبون رو میچرخونن
***
شب اول قبر ازغضنفر میپرسن “خدای تو کیست؟” میگه اجازه بدین از فرصت مقایسه استفاده کنم
***
یارو لنگ بوده با کشتی میره سفر…وقتی برمیگرده رفیقش میگه خب سفر خوش گذشت؟؟ میگه نه بابا همش استرس داشتم هی می گفتن لنگرو بندازین تو آب؟
***
غضنفر ریش پروفسوری داشته میره پیش رفیقاش و بهشون میگه: هر سوالی دارین امر وز بپرسین فردا میخوام ریش هامو بزنم
***
به غضنفر میگن: یه میوه خوشمزه، آبدار و شیرین نام ببر. میگه: خیار! بهش میگن: خیار کجاش آبدار و شیرینه؟ ترکه میگه: شما اونو با چایی شیرین بخور، نظرت عوض میشه
***
غضنفر تصادف میکنه، ملت علاف میریزن دورش و شروع میکنن نظر کارشناسی دادن.
بالاخره بعد یک مدت افسر راهنمایی میاد، منتها اونقدر ملت هرکدوم واسه
خودشون چرت و پرت میگفتن که صدای افسره به جایی نمیرسیده. شاکی میشه،
داد میزنه: ساکت.. ساکت… ایلده دیگه اینجا کسی جز جناب سروان حق گه
خوردن نداره
***
یه روز مدیر مهد کودک به یکی از بچه ها میگه:
تو مامان داری؟ میگه نه!
میگه بابا داری؟ میگه نه!
مرده میگه پس چی داری؟ میگه جیش دارم!!!!
***
قاضی: اگر جواب ندی پدرت را در می آوریم.
متحم:خدا پدرتو بیامورزه! پدر من سالهاست که در زندان است
***
به یارو میگن: سیگار میکشی؟ میگه: نه
میگن: مشروب میخوری؟ میگه: نه
میگن: قماربازی میکنی؟ میگه: نه
میگن: سینما میری؟ میگه: نه
میگن: رفیق بازی میکنی؟ میگه: نه
میگن: پس وقت بیکاری ات رو چه جوری پر میکنی؟ میگه: دروغ میگم
***
یه لره که پولدار بوده بچشو میبره مهدکودک لندن خارجى یادش بدن سال بعد میره سراغ بچه اش نرسیده به مهد کودک بچه هاى لندنى داد زدن: ممتقى بوات اما !
***
لره موقع مرگش بچه هاشو جمع میکنه بهشون یه چوب میده میگه بشکنید میشکنن. بعد یه دسته چوب میده میگه بشکنید میشکنن . بعد یه دسته بیل میده میگه بشکنید میشکنن . بعد 10 تا دسته بیل میده میگه بشکنید میشکنن. مفتول میده میشکنن . تیر اهن 18 میده میشکنن . میگه کره خرا لر بازی در نیارین میخوام نصیحتتون کنم
***
یارو لب دریا همش داد میزد آفرین، ما شالا …. ،ازش میپرسن چه کار میکنی؟ میگه :پسرم 1 ساعته رفته زیر آب هنوز بر نگشته …عجب نفسی داره
***
یارو می ره بانک می گه: آقا کل موجودی منو بدین همشو می گیره میشماره می گه:درسته بذار سر جاش!!
***
یارو پسرشو می بره آزمایش کنه تا معلوم بشه دیوونه هست یا نه . دکتر به پسره میگه برو با این آبکش آب بیار . یارو می گه:پسرم خسته ست بذار خودم بیارم !!
***
یه اصفهانیه رو به جرم قتل زن و مادر زنش داشتن محاکمه میکردن! قاضی بهش میگه: شما مظنون به قتل همسرتون توسط ضربات چکش هستید! یهو یکی از افراد بسیار محترم جامعه از پشت دادگاه داد میزنه: ای کثافت بی شرف! دوباره قاضی میگه: در ضمن شما مظنون به قتل مادر زنتان با ضربات چکش هم هستید! دوباره اون فرد محترم میگه: ای آشغال کثیف! قاضیه این دفعه دیگه عصبانی میشه و میگه: آقای فرد محترم جامعه! میدونم که به خاطر این بی رحمی و جنایت چقدر از این آقا بدتون میاد، اما اگه یک بار دیگه از این حرفای رکیک بزنین ناچار میشم که از دادگاه اخراجتون کنم! فرد محترم میگه: مساله این نیست که ازش بدم میاد، مشکل اینه که من 15 ساله که همسایهی اینام و در طی این 15 سال هر وقت خواستم ازش چکش قرض بگیرم، گفته که ما چکش نداریم
***
بلیط های اصفهان از 20 تومن به 10 تومن کاهش پیدا می کنه، اصفهانیا اعتراض می کن. ازشون می پرسن واسه چی اعتراض کردین می گن چون قبلا که پیاده می رفتیم 20 تومن به نفعمون بود، اما حالا 10 تومن به نفعمونه
***
آقاهه می ره خارج، ازش می پرسن اسمت چیه؟ می گه:
sun god between two water gold shit dear wife
شمس اله میاندوآبی زرگنده زنجانی
***
یه آبادانیه با یه فرانسویه راه می رفتن، فرانسویه می گه: ما ایفل رو ۱ ماهه ساختیم، فلان جا رو ۲ ماهه، خلاصه، هی گفت و گفت تا این که آبادانیه چشمش به برج آزادی افتاد، یهو گفت: ای بابا، این که الان اینجا نبود!!!
***
دکتر از دیوانه پرسید: تو رو برای چی به تیمارستان آوردند؟ دیوانه گفت: بدون هیچ دلیلی، فقط به خاطر اینکه من معتقدم جوراب نخی خیلی بهتر از جوراب نایلون هست. دکتر گفت: این که دلیل نشد، منم معتقدم جوراب نخی بهتر از جوراب نایلون هست. دیوانه گفت: چه جالب! راستی شما جوراب نخی رو با سس سفید میخورید یا با سس گوجه فرنگی؟
***
فیله و مورچه هه باهم ازدواج می کنن فیله می میره مورچه هه میگه: بدبخت شدم حالا باید تا آخر عمر براش قبر بکنم
***
یکی یه روباه مرده می بینه به خودش میگه خوب شد مرده وگرنه گولم می زد !
***
غلط کرده باران
حالا که مرا به تو بد عادت کرده
بی تو می بارد
روز و شب
بی خستگی
وقتی خودت نیستی،
باران هست
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
چقدر این دوست داشتن های بی دلیل…خوب است!
که هی اتفاق آرام و شمرده شمرده می بارد!!
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
با ابرها چه غصهی پنهانیست؟
این عصرِ چندشنبهی بارانیست؟
وقتی که میبُریم مدام از هم
این عشق نیست، چاقوی زنجانیست
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
آمدن را
از باد و باران بیاموز
رفتن را
از دل ِ من.
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
باران که می بارد تمام کوچه های شهر پر از فریاد من است که می گویم: من تنها نیستم, تنها منتظرم
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
اندکی عاشقانه تر زیر این باران بمان ابر را بوسیده ام تا بوسه بارانت کند
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
بقیه گلچین اس ام اس عاشقانه با موضوع باران در ادامه مطلب
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
اگر میدونستی چقدر دوستت دارم … برای اومدنت بارون رو بهانه نمیکردی ، رنگین کمان من
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
در حسرت موجم ، باران کفافم نیست. درمان درد من ، باران ِ نم نم نیست
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
باران
یا
دوشِ آب،
چه فرقی میکند؟
وقتی عاشقی
زیرِ هیچکدام
آواز نخواند…
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
کاش وقتی آسمان بارانی است ، چشم را با اشک باران تر کنیم
کاش وقتی که تنها میشویم ، لحظه ای را یاد یکدیگر کنیم . . .
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
میدانم که می مانی و از قلبم بیرون نمیروی. پس لااقل باران را بهانه کن. دارد باران می آید
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
خدا ابر رو به گریه میاره تا گلها بخندن، پس هر وقت بارون آمد یادت نره بخندی…
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
علم ثابت کرده که شکر در آب حل میشه ، پس هیچ وقت زیر بارون نرو ، چون شیرین ترین دوستم را از دست می دم
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
باران رحمت خدا همیشه می بارد, تقصیر ماست که کاسه هایمان را بر عکس گرفته ایم!
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
حس میکنم روی صورتم دنیا چکه میکند
حس میکنم قطره قطره, نم نمک عاشقم میکنی
بارون که میبارد هوا تر میشود تا تو چشمک بزنی
بارون که میبارد باز با ترانه یا باز بی ترانه من عاشق تر گریه میکنم و رو به آسمان فریاد میزنم
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
روزای بارونی قطره های بارون رو بشمار ، اگه بند اومد روی رفاقت من حساب کن ، نه کم میاد و نه بند میاد
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
بارون و دوست دارم هنوز … چون تو رو یادم میاره. حس می کنم پیشه منی … وقتی که بارون می باره.
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
بارون بهونه است ، اسمون نمی تونه اشکاشو نگه داره …
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
به تماشا
ایستادند
باران و رهگذران
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
باران. در گلوی من ابر ِ کوچکی ست میشود مرا بغل کنی؟ قول میدهم گریه کم کند
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
یادگاری واسه بارون ، آرزوهایی که خاک شد / وقتی رفتی زیبا ، انگار روح از تنم جدا شد
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
توی زندگیت بارون نباش که فکر کنند با منت خودتو به شیشه میکوبی ، ابر باش که منتظرت باشند که ببیاری
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
وقتی ناله های خرد شدنت زیر پای بارون نوای دل انگیزی شد چه فرقی می کند برگ سبز کدام درختی
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
با رفیقت مثل چتر رفتار نکن که هر وقت بارون بند اومد ، فراموشش کنی !
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *